آنتیـ.گون

پراکنده نویسی یک ضدقهرمان...

آنتیـ.گون

پراکنده نویسی یک ضدقهرمان...

متاسفم ، همین!


پیش ترها گهگاه در نشریات استانی مقالاتی پیرامون مباحث زبانشناسی می دیدم که نگارنده آن را به سید عامر هاشمی تقدیم کرده بود و نکته قابل توجه این بود که همه آنها از صفت هایی برای این مرد یاد میکردند که ناشی از بی مهری جامعه به این مرد فرهیخته بود. حالا دلیلش را میفهمم. برای نخستین بار دستور زبان و فرهنگ لغت هرمزگان تدوین میشود و حالا پس از اطلاع آن ، پس از ده روز آمدم و می بینم که حتا یک هرمزگانی هم در این باره نظری ندارد. متاسفم ، همین! قبلن هم شاهد چنین بی لطفی هایی بودم. برای مثال دوستی دارم که اهل تهران است و در نیشابور تحصیل میکند. به واسطه چند بار دید و بازدیدی که از بندرعباس و میناب داشت به نقوش سنتی این منطقه علاقمند شد و موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد گرافیک اش را نقوش لباسهای محلی هرمزگان انتخاب کرد. بررسی کردم و متوجه شدم که تاکنون چنین تحقیقی ثبت نشده است. با اینحال هیچکدام از دوستان بنا به دلایلی که داشتند حاضر نشدند با او همکاری کنند. فکر میکنم این اتفاقات بخاطر باندبازیهایی است که در فضای قشر فرهنگی ، هنری استان می افتد . اطمینان دارم اگر یک نفر از همین باند تصمیم به چنین کارهایی میگرفت ، همه دست به دست میدادند تا این اتفاق بیفتد. این ماجراها تا کی ادامه دارد! مثال دیگری بزنم، سالهاست که هر اتفاق گرافیکی که در فضای فرهنگی ، هنری استان می افتد می بایست از کناردست حسن بردال گذشته باشد. من این را با تمام رفاقت و اعتقادی که به حسن دارم میگویم ، ولی فکر میکنم خودش هم این موضوع را درک کرده حالا فارغ از آنکه راضی باشد یا ناراضی ... من به چرایی این مسئله کاری ندارم. سئوال من این است که کی تمام میشود ؟!